سخن بزرگان شعر (1)

 ازدواج کتابی است که فصل اول آن به نظم است و بقیه فصول به نثر


 

ازدواج کتابی است که فصل اول آن به نظم است و بقیه فصول به نثر


عدم پایبندی به نظم گیتی، ویژگی انسانهای گوشه گیر است که عشق و احساس را سپر دیدگاههای نادرست خود می سازند


نداشتن انعطاف یکی از بدترین نقطه ضعف ها است. می توانید بیاموزید که شتابزدگی را کنار بگذارید، ترس را با اعتماد به نفس و تنبلی را با نظم و انظباط جایگزین کنید. اما برای سرسختی و انعطاف ناپذیری ذهن پادزهری وجود ندارد. این خصلتی است که باعث می شود شخص با دست خویش گور خود را بکند.


در مکتب فقر و تنگدستی چه بسا به دلیل عواطف و احساسات، فعالیتهای نویسندگان، شعرا و مخترعان نامدار پرورش یافته است. بیشتر بزرگان علم فرزندان فقر و تنگدستی بوده اند.


شاعر حقیقی می تواند معلم بشریت باشد.


شاعر، سازی است که استاد طبیعت ساخته و پرداخته و به دست خود گوشمالی داده است و به هر نسیمی که بر او بوزد، به نوا می آید. ما چون از هیچ باد سختی به صدا نمی آییم، گویندگان را شوریده تصور می کنیم.


شعر وقتی که از آهنگها دور می شود، می خشکد.


شعر، قسمتی از دانش بشری است.


کسی که شعر می گوید، از لبان زهر آلود زندگی، عسل به دست می آورد.


هر که شعر را با حقیقت و حکمت آشتی دهد، شاعر حقیقی است.


اگر می بایست من از میان سیصد شعر حماسی یک جمله را برگزینم که تمام آموزشهایم را در بر داشته باشد، این جمله را بر می گزینم : هیچ اندیشه بدی را در سر یا در دل خود جای مده.


شعر، پویشی جاودانه در جستجوی حقیقت است.


وقتی به ریشه کلمه " نظم " می رسید، می بینید که تنها معنای آن، خوب و درست انجام دادن است.


اشخاص همیشه گناه را به گردن شرایط و بی نظمی می اندازند؛ من به شرایط و بی نظمی باور ندارم. مردان کامیاب، شرایط و نظم را جستجو می کنند و آن را می آفرینند.


شیرین ترن نتیجه ی دقت و نظم، پیروزی است.


شعر، حافظه آینده است.


شاعران درغگویانی بزرگ هستند.


نظم، اولین قانون آسمانی است.


نظم و ترتیب، آتش پالایشگری است که استعداد را به قابلیت تبدیل می کند.


اینکه در موقعیت های خطیر چه می کنیم، بستگی به این دارد که در حال حاضر چگونه آدمی هستیم. اما اینکه چگونه آدمی هستیم، بستگی به نظم و ترتیب سالهای گذشته ما دارد.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.